کام آوت یعنی چی؟
کام‌اوت کردن به معنی بیرون آمدن است، اما وقتی در مورد خانواده رنگین‌کمانی بکار برده می‌شود، منظور بیرون آمدن از گنجه یا پستو و در واقع به معنای آشکار سازی گرایش جنسی می‌باشد. این عبارت در ابتدا تنها مختص همجنسگرایان بود، اما امروز در میان تمامی گرایش‌های جنسی غیر استریت، متداول است.تقریباً تمام کسانی که کام‌اوت می‌کنند، پیش از آن، درگیر پروسه‌ای طولانی جهت شناخت، کسب آگاهی و پذیرش خویش بوده‌اند و بعد به هر دلیلی تصمیم می‌گیرند که گرایش خود را برای شخص یا اشخاصی آشکار نمایند.
تجربه اول من
از این بگذریم که سالهای زیاد با خودم درگیر بودم تا به شناخت درستی از خودم برسم و از چه برچسب‌هایی عبور کردم تا بالاخره انکار خودم رو تونستم بذارم کنار، اولین کسی که بهش جرات کردم بگم که ترنس هستم، دوست ترکیه ای من بودکه ۹ سال هست باهاش دوست هستم و پسر همجنس‌گرا هست به این دلیل ترس از قضاوت شدن نداشتم و حس کردم میتونم باهاش در این مورد صحبت کنم، یه مدت قبل بهش گفته بودم که به بعد دخترونه ام میخوام بیشتر فرصت ابراز بدم (خودم رو Gender Fluid هویت یابی میکردم) صحبتهامون به فارسی اینجور بود:
- سلام، حس میکنم الان خیلی “من” هستم الان، خیلی “خودم” رو درست حس میکنم بعد از ۳۵ سال لعنتی… 🥲
- سلام اتفاقی افتاده؟🤔
- میخوام ترنزیشن ام رو شروع کنم و هورمون تراپی رو شروع کنم.
- خیلی دارم با سرعت میرم جلو؟ نه ۳۵ سال لعنتی صبر کردم دیگه بسه!
- یه لحظه صبر کن😶 من تو شوکم الان، اما از نوع خوبش 🥹
- 😂😂
- سال‌ها انکار میکردم ترنس بودنم رو، میگفتم آسکشوال هستم، فلوید هستم، کراس هستم، بسه دیگه قبول کن ترنس هستی از چی میترسی لعنتی!
- باورم نمیشه خیلی هیجان زدم 🤗🤗🤗
- مرسی رفیق، ولی روند طولانی داره تو ۴۰ سالگی بدنم جوری که دوس دارم میشه نهایتاً الان باید کلی اطلاعات جمع کنم.
- آره، این یک روند طولانیه، اما مهمترین قدمش شروع کردنشه 😇
- تو این دوره به حمایت احتیاج داری، به نظرم افرادی که بهشون اعتماد داری این موضوع رو بدونن خوبه.🤗
تو خیلی موضوعات حمایت این دوستم رو داشتم و دارم و از داشتنش خوشحال.
تجربه دوم
نفر دوم طبیعتاً گفتن موضوع به دوست دختر سابق (اون زمان سابق نبود) بود و چون اول این ۶ سال با هم بودن بهش گفته بودم “من مرد کاملی نیستم ولی نمیدونم چی هستم، اگر روزی به نتیجه برسم، ترنزیشنم رو شروع میکنم” پس یه پیش ذهنیتی داشت، و دو سال اخیر بیشتر شکل رابطه به دوستی معمولی تبدیل شده بود، پس انتظار داشتم شوکه نشه، دیالوگ‌های رد و بدل شده خیلی کوتاه و تقریباً اینطور چیزی بود:
- بیا یه دیقه یه چیزی باید بهت بگم.
- چی شده؟
- یه سری لباس دخترونه و وسایل تو خونست اگر اونا به چشمت خورد مال منه، مال کسی نیست جا گذاشته باشه!
- ذاتا (…. اشاره به مسائل خصوصی …) مشخص بود باید فهمیده بوده باشی.
- آره فهمیده بودم.
- (بغلم کرد و کمی گریه گفت یاد خاطره هامون میوفتم)
- نمردم که، فقط ظاهرم عوض میشه. همون آدم هستم
تجربه سوم
از زمان دانشگاه و خوابگاه دوستی دارم که دوستیمون ۱۵ سال ادامه داره، با اون دورادور راجع به خیلی چیزا حرف میزدیم. سه ماه قبل از اینکه تصمیم قطعی بگیرم و به شناخت واقعیم برسم این صحبت‌ها رو باهم داشتیم:
- ماهیت ترنسفورم کلا خیلی جذابه برام. توی نقاشیا، انیمه ها، آدم به حیوان. حیوان به آدم مرد به زناسم مشخصی نداره گویا 🤣 یا من نمیدونم
- احتمالا فانتزی و بخشی از مغز که نمیدونم چیه تحریک میکنه
- ……
- خیلی بررسی کردم، ترنس نیستم، ولی باز خلاصه اگر روزی دیدی ترنزیشن انجام دادم تعجب نکن 🤣
- نه اصلاً، حمایتت میکنم
- سلام ، دیروز با دوستم صحبت میکردم، و گفت برای تصمیمی که گرفتی حتماً باید کسایی که احساس نزدیکی میکنی بهشون بگی که در مسیر باید حمایتت کنن.از این رو، 😅 با تو هم میخواهم شِیر کنم موضوع رو، صبح میرم جلسه اول روانشناس تا بررسی کنه و تایید کنه و ارجاع برای شروع دوره ترنزیشن 😅 که مقدماتش ۵ ۶ ماهی طول میکشه
- دقیقاً نمیدونم چه حمایتی از دوستان قراره باشه که کمک کنه اما گفتم باهات به اشتراک بذارم خلاصه اینجوری 🤣 دیگه، سالهای دراز انکار و سرکوب و پیجوندن خود، توسط خود، در حال اتمامه پایان اشتراک گذاری 🤪 شد ۳ نفر که میدونن، فعلاً بسه دیگه فک کنم
- البته همچنان در حد یک خواب بسیار خوب غیر قابل باوره برام اما هیچ وقت اندازه این ۳ ۴ هفته که ول کردم… حالم خوب نبوده.
- من موبایلم توی ماشین جا مونده بود😬😬الان دیدم یکم بیشتر توضیح میدی؟ ترنزیشن به چی؟
- 😂 تبدیل بدنم به چیزی که مغزم همیشه بوده، زن ترنس هستم یعنی
- ایول. جدی؟
- آره
- خیلی خوبه
- سرکوب ها و انکارها رو ریختم دور گفتم بیا هر کاری دوس داری کنی کن الانم خوشحالترین دوره زندگی داره طی میشه
- منم خیلی خوشحالم، این اتفاق بزرگیه ، بسیار مشتاق و پیگیر ام😇😇
- تا حالا تجربه کردی کلا که مثلا آرایش کنی بری بیرون. البته تمایل داشتن یا نداشتن به آرایش مبنای خاصی نیست. اما کلا یکی از کارایی که دوس داشتی بکنی رو مثلا؟ احتمالا پیچیده ترین بخش روبرو شدن با خود هست
- تو خونه زیاد. اما بیرون جرات نکردم که البته یکی از قدمهایی که تا جلسه بعدی روانشناس باید برداریم اینه دیگه قبلا فکر میکردم همش فانتزیه و اینا. یه ماهی کلا موندم روش دیدم نه دیگه فانتزی نیست. آرامش شدید و کلا یه عالمه حس جالب و فراموش شدست
- اونجا هم حتما کامیونیتی بچه های ترنس هست که میشه باهاشون ارتباط گرفت. البته نه فقط ترنس، کل ال جی بی تی کیو
